علوم انسانی
تحقیق درباره باباخاركن يا قصهي مخصوص آجيل مشكل گشا
فرمت فایل: ورد ( قابلیت ویرایش ) قسمتی از محتوی متن … تعداد صفحات : 57 صفحه باباخاركن (يا قصهي مخصوص آجيل مشكل گشا) هرچي رفتيم راه بود هرچي كنديم خار بود كليدش دست ملك جبّار بود يكي بود يكي نبود، غير از خدا هيچكي نبود. يه باباخاركني بود كه بيرون شهر با زنش و دخترش تو يه خونة فسقلي زندگيميكرد.روزها ميرفت خاركني، يه كوله خار ميكند ميبرد شهر ميفروخت با پولش چيزميزي ميخريد ميبرد خونه، با زنش و دخترش ميخوردن و شكر خدا رو ميگفتن. يه روز صبح، بابا خاركن هوس كرد پيش از رفتن به خاركني قليوني بكشه.رو كردبه دخترش گفت: – جان بابا! يه قليون چاق كن بده&zwn …